توضیحات کامل درباره ونتیلاتور

تاریخ انتشار: 97/07/16
نمایش: 3070
(25 رای)

تعداد نفس هایی­  که در هر 60 ثانیه توسط ونتیلاتور به بیمار ارائه ­ می­ شود و  به پاتولوژی نوع بیمار و اندازه معمول  و مقدار مورد نیاز Paco2  بستگی دارد. برای بیماران با ریه نرمال تعداد تنفس بین ۸-۶ تنفس در هر 60 ثانیه خوب است. برای بیماران با  انسدادی ریه برای پیشگیری از auto PEEP و هیپرونتیلاسیون یا خارج شدن بیش از اندازه Co2 تعداد تنفس بین ۸-۶ تنظیم می­شود. بیماران با بیماری­ های محدودکننده ریوی (پنومونی) تعداد تنفس­ بین ۲۰-۱۲ تنفس در دقیقه را تحمل می­ کنند.

 
حجم جاری (Tidal Volume(Tv))

حجم جاری، حجمی از گاز است که در هر تنفس توسط ونتیلاتور به بیمار تحویل می­گردد. این حجم از ۵ تا ۱۵ میلی­ لیتر به ازای هرکیلوگرم وزن بیمار قابل تنظیم است و بستگی به ظرفیت ریه­ ها، مقاومت راه­های هوائی و پاتولوژی بیماری دارد. افراد با ریه طبیعی حجم­ های ۱۲- ۱۵ cc/kg را تحمل می­کنند اما در بیماران با بیماری­ های محدود کننده ریوی از حجم­های cc/kg 5-8 استفاده می­شود.

حجم دقیقه­ ای (Minute volume (Mv))

عبارت است از حاصل ضرب تعداد تنفس(F یا RR) در حجم جاری   TV × RR= MV

زمان دم (Inspiratory Time (Ti))

در ونتیلاتورهای زمانی با تنظیم مستقیم نسبت دم به بازدم، زمان دم با توجه به تعداد تنفس و نسبت دم به بازدم تنظیم می­گردد. بعنوان مثال اگر تعداد تنفس ۱۲ بار در دقیقه باشد و نسبت دم به بازدم ۱:۲ در نظر گرفته شود. زمان هر سیکل تنفسی ۵ ثانیه و زمان دم ۷/۱ ثانیه می گردد. در ونتیلاتورهای حجمی نسبت دم به بازدم با میزان Flow تنظیم می­شود و هرچقدر زمان Flow بیشتر باشد سرعت جریان هوا در دم بیشتر شده و زمان دم کوتاهتر می­ شود و بر عکس با کاهش Flow سرعت جریان هوا در دم کمتر و در نتیجه زمان دم بیشتر می­ شود. در ونتیلاتورهای پیشرفته­ تر زمان دم مستقیما تنظیم شده و به هنگام تنظیم زمان دم پارامترهای I:E و Flow در صفحه نمایش ونتیلاتور به نمایش در می آید تا کاربر بتواند بر اساس آنها زمان دم را دقیقا تنظیم نماید.

کسر (درصد) اکسیژن دمی (Fractional Inspired Oxygen (Fio2))

درصد یا کسر اکسیژن دمی مقدار اکسیژنی است که به بیمار داده می­ شود و بین ۲۱% (هوای اتاق) تا ۱۰۰% قابل تنظیم است. اگر چه توصیه می­ شود برای پیشگیری از مسمومیت با اکسیژن نباید به مدت طولانی از اکسیژن ۱۰۰% استفاده شود، اما در ابتدای وصل کردن بیمار به ونتیلاتور معمولا جهت جلوگیری از هیپوکسی از اکسیژن ۱۰۰% استفاده می­ گردد. مسمومیت با اکسیژن ساختار غشای آلوئولی- مویرگی را متغیر می­ کند و باعث ادم ریوی، آتلکتازی و کاهش Pao2 می­ گردد. بنابراین به محض ثابت شدن وضعیت بیمار بر اساس پالس اکسی متری و ABGs درصد اکسیژن بتدریج پایین آورده می­ شود.

در صورتیکه علی­رغم تجویز اکسیژن ۶۰% ، Pao2 به ۶۰ میلیمترجیوه نرسید به جای بالابردن Fio2 باید از PEEP استفاده­ کرد. در اکثر ونتیلاتورها امکاناتی تعبیه شده است که در مواردی مانند ساکشن ترشحات ریوی، برونکوسکوپی، فیزیوتراپی ریوی، انتقال بیمار یا انجام سایر پروسیجرهای استرس­ زا می ­توان بطور موقت به بیمار اکسیژن ۱۰۰% داد.

حساسیت ونتیلاتور (Sensitivity / Trigger)

در تنفس­ های اجباری طبق فواصل از پیش تنظیم شده، دم اجباری ارائه می­ گردد. اما در صورت شروع تنفس مجدد بیمار، با تنظیم حساسیت، ونتیلاتور شروع به ارائه جریانی می­ کند که یک افت فشار، در مدار دستگاه احساس شود. بنابراین تنظیم حساسیت (Senility setting) نمایانگر مقدار افت فشار در زیر خط پایه (انتهای بازدم) است که بیمار بایستی در مدار ونتیلاتور ایجاد کند (Triggering effort) تا موجب تحریک دستگاه جهت ارائه حجم جاری تنظیمی برروی آن شود. با تنظیم صحیح کلید حساسیت، می­توان پاسخ تهویه­ای دستگاه را با کوشش­های بیمار هماهنگ کرد. در مد کنترله کلید حساسیت (off) است، بنابراین دستگاه پاسخی به کوشش تنفسی بیمار نمی­ دهد، در حالیکه در مدهای کمکی مانند SIMV با تنظیم صحیح میزان حساسیت، دستگاه به کوشش تنفسی بیمار با یک تنفس اجباری هماهنگ با دم بیمار پاسخ می­ دهد. بنابراین حساسیت ونتیلاتور مقدار تلاش تنفسی بیمار را که جهت شروع دم ونتیلاتور لازم ­است را تعیین می کند و بر اساس فشار یا حجم تنظیم می گردد.

بیشتر بخوانید ونتیلاتور چیست ؟

در ونتیلاتورهای جدید غالبا بجای حساسیت فشاری از حساسیت جریانی (Flow Triggering) یا (Flow by) استفاده می ­شود. در سیستم حساسیت جریانی، زمانی که جریان دم ارادی بیمار به حجم از پیش تنظیم شده برسد یک تنفس حمایتی توسط ونتیلاتور تحویل می­ گردد. اساس کار حساسیت جریانی به این صورت است که یک جریان مداوم از داخل مدار ونتیلاتور باز می گردد (جریان تحویلی = جریان برگشتی)، زمانی که بیمار تنفس ارادی را شروع نماید، قسمتی از جریان گاز عبوری وارد ریه بیمار شده، بنابراین حجم گاز برگشتی کاهش می­ یابد. (جریان برگشتی< جریان تحویلی). ونتیلاتور این اختلاف جریان را حس کرده و با ارایه جریان کافی، از دم بیمار حمایت می­ کند. برای مثال اگر میزان حساسیت جریان (Flow Sense) سه لیتر در دقیقه و مقدار جریان پایه (Flow Base)،  شش لیتر در دقیقه تنظیم شود، جریانی به میزان ۶ لیتر در دقیقه در طی بازدم در مدار ونتیلاتور جریان می­ یابد. اگر بیمار تنفس ارادی نداشته باشد، ۶ لیتر هوا در مدار باز دمی بر­می گردد. لیکن اگر تنفس بیمار شروع و مقدار برگشتی از ۶ لیتر به ۳ لیتر افت نماید، نمایانگر دم ارادی بیمار به­ میزان ۳ لیتر در دقیقه می­ باشد که محرک دستگاه برای تحویل حجم جاری تنظیمی بر روی ونتیلاتور می باشد.

انتخاب میزان Trigger بستگی به مد تنفسی و میزان کوشش تنفسی بیمار دارد. به عبارت دیگر حساسیت بر اساس نوع ونتیلاتور حساسیت دستگاه، میزانی از تلاش بیمار (فشار منفی یا حجمی) است که برای تحویل تنفس از طرف ونتیلاتور لازم است. حساسیت دستگاه باید به نحوی تنظیم شود که به بیمار امکان تحریک ونتیلاتور جهت ارائه حجم جاری را بدهد. در صورتی که برای تحریک دستگاه نیاز به کوشش تنفسی بیشتری باشد و یا بین زمان کوشش تنفسی بیمار و شروع جریان گاز تاخیری پیش آید، افزایش کار عضلات تنفسی و در نهایت خستگی بیمار در انجام تنفس ارادی اتفاق می­افتد. برعکس بالا بردن حساسیت موجب کاهش مقدار کوشش مورد نیاز برای تحریک ونتیلاتور توسط بیمار خواهد شد. در این حالت ونتیلاتور نسبت به کوشش دمی بیمار بیش از حد حساس می­ شود، در این حالت سیکل­های ونتیلاتوری خودبخود یا سیکل های خودکار ایجاد خواهد شد. در این سیکل­ها ونتیلاتور بدون در نظر گرفتن جایگاه بیمار در سیکل تنفسی، یک تنفس را بلا­فاصله بعداز تنفس قبلی ارایه می­ کند.

جریان هوا Flow

سرعت جریان هوا در طول دم است که بر حسب لیتر در دقیقه محاسبه می شود و منظور از فلو این است که حجم مشخصی از گاز (حجم جاری) با چه سرعتی به بیمار برسد هر چه فلو بیشتر باشد زمان دم کوتاهتر می­ شود و در نتیجه فشار حداکثر ریه بیشتر خواهد­شد و بر عکس با کاهش فلو زمان دم طولانی تر می­ گردد. مقدار نرمال آن تقریبا ۳۰ تا ۵۰ لیتر در دقیقه است. در بیماران با دیسترس تنفسی و یا حجم های جاری بالا میزان میزان فلو بین ۱۰۰-۶۰ لیتر در دقیقه تنظیم می­ شود تا کار تنفسی کاهش یافته و عوارض جانبی ناشی از آن کم شود.

مثالی برای اندازه گیری میزان فلو:

RR: 10 VT: 500 BW: 50 Kg

I:E Ratio: 1:2 → Inspration time = 2″ 700cc 2″”

X 60″ Flow= x=flow=22lit/mint

نسبت دم به بازدم  (Inspiratory, Expiratory Ratio یا Ratio E: I)

این نسبت نمایانگر طول مدت دم در مقایسه با بازدم است. معمولا نسبت دم به بازدم به نحوی تنظیم می­ شود که مرحله دم کوتاهتر از بازدم باشد (۱:۴ ، ۱:۳ ، ۱:۲ ، ۱:۱٫۵) در تهویه مصنوعی بالغین از نسبت ۱:۲ استفاده می­ شود که در این حالت ۳۳% از هر سیکل تهویه­ای را دم و ۶۷% آن را بازدم در بر می­ گیرد. اعتقاد بر این است که این تنظیم تقلیدی از دم ارادی (طبیعی) در ریه هایی است که از عملکرد طبیعی برخوردارند. از نسبت های بالاتر (۱:۴، ۱:۳) ممکن است جهت تهویه ریه بیماران دچار COPD و کسانی که احتباس هوا air trapping دارند، استفاده شود. زیرا در این حالت طولانی­تر شدن زمان بازدم موجب بازدم کامل­تر شده و منجر به کاهش به تله افتادن هوا در ریه­ ها می­ گردد.

نسبت معکوس دم به بازدم یعنی نسبت ۲:۱ و بالاتر می­تواند موجب افزایش قابل ملاحظه فشار متوسط راه­های هوائی و عوارض همودینامیکی گردد مگر آنکه بافت ریه بسیار سفت باشد.

فشار مثبت انتهای بازدم و فشار مثبت مداوم راههای هوایی:

Positive End expiratory ventilation (PEEP)

Continues Positive Airway pressure (CPAP)

فشار مثبت انتهای بازدم را می­ توان حین تهویه مکانیکی مداوم ایجادکرد که در این صورت به آن PEEP گفته می­شود. اگر PEEP در تنفس خودبخودی همراه یا بدون حمایت تنفسی مورد استفاده قرار گیرد به آن CPAP می­گویند. PEEPو CPAP مشخصا به منظور کاهش آتلکتازی بازدمی در بیمارانی که دچار صدمات حاد ریوی شده­اند بکار می­روند و باعث اصلاح اکسیژناسیون می ­گردند. سطح معمولPEEP، ۵ تا ۱۵ سانتی متر آب است.

کاربرد ونتیلاتور

PEEP داخلی

PEEP داخلی یا PEEP خودکار یا intrinsic PEEP, Auto PEEP یا اسامی مانند: محبوس کننده گاز ریوی Pulmonary gas Trapping، PEEP درونزا Endogenous PEEP ، PEEP مخفیOccult PEEP ، PEEP سهوی یعنی PEEPایجاد شده ناشی از زمان بازدمی ناکافی. علل دیگر ایجاد PEEPخودکار شامل: تعداد تنفس بالا، تهویه دقیقه ای بالا، انسداد راههای هوایی و تهویه با نسبت معکوس دم به بازدم ( Inverse I:E ). با کوتاه شدن زمان بازدم از تخلیه کامل ریه­ها و رسیدن حجم آن به حجم طبیعی در زمان استراحت FRC (Functional Residual Capacity) جلوگیری می­ شود. بعبارت دیگر زمان بازدمی ناکافی موجب به تله افتادن گازها در ریه­ها شده در نتیجه در پایان هر بازدم حجم و فشار داخل ریه­ها شروع به افزایش می­نماید. در نتیجه حالت برگشت پذیری ریه نیز افزایش می یابد. در نتیجه ادامه PEEPخودکار زمانی فرا می ­رسد که نیروهای برگشت پذیری (الاستیکی ریه) نسبت به تله افتادن بیشتر گازها غلبه کند. حاصل PEEP خودکار افزایش FRC و تسهیل تبادلات گازی است و اکسیژناسیون را بهبود می­بخشد.

فشار کفه­ ای یا فشار استاتیک (Plateau pressure)

فشاری است که در پایان دم و قبل از شروع بازدم در راههای هوایی وجود دارد و نشاندهنده فشار آلوئولی و ظرفیت ریه است. مقدار آن بین صفر تا ۲ ثانیه قابل تنظیم است ومقدار معمول آن ۳/۰ ثانیه است. بالا رفتن فشار پلاتو و حداکثر فشارPeak pressure نشانه کاهش ظرفیت ریه­ها است اما بالا رفتن حداکثر فشار بدون بالا رفتن فشار پلاتو نشانه وجود مقاومت در راه­های هوایی می­­باشد. در صورت افزایش فشار پلاتو به ۳۰ تا ۳۵ سانتی متر آب خطر ایجاد باروتروما وجود دارد.

Ramp

تنظیم شیب افزایش فشار در ASB برحسب ثانیه است و زمان رسیدن فشار به حداکثر جریان ست شده را مشخص می­ کند. در ونتیلاتورهای Benet مدل ۷۰۰(۷۴۰ و ۷۶۰)، از عبارت Rise Time Factor بجای Ramp استفاده شده است که مقدار آن از ۵ تا ۱۵ قابل تنظیم است. در بعضی از ونتیلاتورها، تنظیم جداگانه­ای جهت تحویل گاز به اشکال مختلف وجود دارد که تحت عنوان طرح­های موج دمی Flow wave pattern نامیده می­ شوند که جریان دمی را در زمان­ های متفاوت وارد ریه بیمار می­ کنند.

فشار حمایتی PS (pressure support )

از فشار حمایتی همراه با مد SIMV و یا بطور مستقل PSV) Ventilation pressure support) جهت غلبه بر مقاومت مدار تنفسی، لوله های ونتیلاتور و پیشگیری از افزایش کار تنفسی در تنفس­های ارادی استفاده می­شود. در بالغین طوری آنرا تنظیم می­کنیم که حجم جاری ml/kg 12-10 به بیمار تحویل شود. ( در بعضی از ونتیلاتورها برای حمایت از تنفس­های خودبخودی پارمتری بنام (Assisted spontaneous Breathing = (ASB در قسمت تنظیمات تعبیه شده­است.

دم عمیق Sigh

دم عمیق ۶ تا ۱۲ بار در ساعت (هر ۵ تا ۶ دقیقه ۲ تا ۳ تنفس عمیق و پی در پی) وبا حجمی ۵/۱ تا ۲ برابر حجم جاری است. هدف از دم عمیق مقابله با انسداد راه های هوایی کوچک است که ممکن است در صورت حجم جاری کوچک بروز کند. در هنگام استفاده از حجم­ های جاری بالاتر از حد فیزیولوژیک (۱۰-۱۵ میلی­لیترپارکیلو گرم) یا بکارگیری PEEP معمولا نباید از دم عمیق استفاده­ کرد، زیرا در چنین شرایطی دم عمیق ممکنست منجر به افزایش شدید فشار حداکثر راه­های هوایی PIP یا بروز بارو تروما در ریه­ها گردد.

Apnea Ventilation

یک مد تنفسی است که در آن هنگام آپنه بیمار (عدم احساس تنفس­ های خودبخودی بیمار توسط ونتیلاتور در زمان مشخص از پیش تععین شده) ونتیلاتور بطور اتوماتیک وارد تهویه اجباری می­گردد. در این مد تعداد تنفس و حجم جاری جهت تهویه اجباری از پیش برای ونتیلاتور تعریف می­گردد. به عبارت دیگر در کلیه مدهایی که مشروط به تنفس خودبخود بیمار هستند (مدهای غیر از CMV یا (IPPV، حتما باید قبل از اتصال بیمار به ونتیلاتور مد Apnea Ventilation با حجم و تعداد تنفس مناسب برای ونتیلاتور تعریف گردد تا در هنگام آپنه بیمارحیات وی تهدید نشود.

تنفس های خودبخودی با فشار مثبت مداوم راههای هوایی در دو سطح متفاوت

(BIPAP Biphasic positive airway pressure)

تنفس­ های خودبخودی در فشار مثبت مداوم راههای هوایی در دو سطح متفاوت یک مد تنفسی است که در آن بیمار در دو سطح CPAP بطورخودبخود نفس می­ کشد. در حقیقت یک مد تهویه زمانی – فشاری است که در طی آن بیمار در دو سطح حداکثر فشار راههای هوایی PIPو PEEP در یک تناوب زمانی نفس می­کشد. BIPAP شبیه SIMVیا CPAP است و معمولا در استفاده از این مدها به جای یکدیگر کاربران دچار سردرگمی می­گردند. BIPAP فشار مثبت در راه­های هوائی را در طی دم و بازدم اعمال می کند. منظور از فشار مثبت در طی دم یعنی IPAP (Inspiratory Positive Airway pressure ) و منظور از فشار مثبت در در طی بازدم یعنی EPAP (Expiratory Positive Airway pressure ) دوره های بین IPAP و EPAP را یا کوشش­های تنفسی بیمار تعیین می­کند یا اینکه با تنظیم تعداد تنفس و زمان دم مشخص می­ گردد. از مزایای IPAP افزایش حجم جاری و تهویه دقیقه­ای و کاهش Paco2، رفع دیس­پنه و کاهش استفاده از عضلات فرعی تنفسی است از مزایای EPAP نیز افزایش ظرفیت باقیمانده عملی FRC و در نتیجه افزایش Pao2 می باشد.

مدهای ونتیلاتور

(C/V)(CMV) (IPPV)

Control Ventilation

حجم یا فشار از پیش تعیین شده را بدون توجه به کوشش تنفسی بیمار تحویل می­ کند

مورد استفاده در بیماران با آپنه

Assist- Control Ventilation (A/C)(IPPV)

در پاسخ به کوششهای تنفسی بیمار به وی تنفس می­دهد. در صورت آپنه بیمار را مانند مد کنترله حمایت می­ کند.

مورد استفاده در بیماران با ضعف عضلات تنفسی

Synchronized Intermittent Mandatory Ventilation (SIMV)(BIPAP)

تنفس­ های ونتیلاتور با کوشش تنفسی بیمار هماهنگ می­ شود

مورد استفاده برای جدا کردن از ونتیلاتور

Pressure Support Ventilation (PSV) (Spont,MMV)

با فشار از پیش تعیین شده جهت تقویت کوششهای تنفسی بیمار را تقویت می­ کند

مورد استفاده در طی جدا کردن بیمار از ونتیلاتور همراه مدSIMV

Positive End Expiratory Pressure (PEEP)

فشار مثبت را در انتهای بازدم اعمال می ­کند

همراه مدهایSIMV, A/C, C/V با بازکردن الوئولهای کلاپس شده به اصلاح اکسیژناسیون کمک می­ کند

Continues Positive Airway Pressure(CPAP)

مانندPEEP است اما فقط همراه تنفس ­های خودبخودی بیمار

برای کاهش مقاومت فشار مثبت مداوم را در راههای هوایی اعمال می­ کند

Independent Lung Ventilation(ILV)

دو ریه را جداگانه تهویه می­کند(پارالیز و سدیشن ضروری است)

در بیماران با بیماریهای یکطرفه ریه ویا وجود دو بیماری جداگانه در دو ریه

High Frequency Ventilation (HFV)

مقادیر کم حجم جاری را در تعداد تنفس بالا تحویل می­کند(پارالیز و سدیشن ضروری است)

در هنگام انجام پروسیجرهای کوتاه مدت در بیماران با اختلالات همودینامیک و بیماران در خطر پنوموتوراکس

Inverse Ratio Ventilation (IRV)

با معکوس کردن زمان دم و بازدم زمان دم را طولانی می­کند(پارالیز و سدیشن ضروری است)

در بیمارانیکه علی­رغم داشتن PEEP اختلال در اکسیژناسیون دارند از کلاپس شدن آلوئولها جلوگیری می­ کند

تنفس با فشار مثبت متناوب(IPPB Intermittent positive pressure Breathing)

از این روش برای کمک به بیمار جهت انجام تنفس­های عمیق تر بعد از اعمال جراحی یا بعد از جدا شدن از ونتیلاتور استفاده می­شود. ماشین IPPB ونتیلاتوری فشاری است که هوای فشرده را تحت فشار مثبت وارد راه­های هوائی بیمار می­کند با شروع تنفس­های بیمار به کار می­افتد و بازدم مانند همه ونتیلاتورهای فشار مثبت غیر فعال Passive انجام می­ شود. فشار و حجم بر روی آن قابل تنظیم است معمولا ۱۲-۱۰ تنفس هر ۲-۱ ساعت به مدت ۲۴ ساعت داده می­شود از مزایای IPPB پیشگیری از آتلکتازی، اتساع کامل ریه­ ها، اصلاح اکسیژناسیون و تجویز دارو از طریق نبولایزر است.

حداکثر فشار راههای هوایی Peak airway pressure or Peak inspiratory pressure (PIP)

نشاندهنده فشار لازم جهت باد کردن ریه­ ها است و بستگی به مقاومت راه­های هوایی و ظرفیت ریه دارد. مقدار طبیعی فشار راه­های هوایی در مرحله دم ۱۵ تا ۳۰ سانتیمترآب است که در انتهای دم به ۲۰ تا ۳۰ سانتیمترآب می­رسد. هنگام تنظیم آلارم حداکثر فشار Pmax معمولا مقدار آن ۵ تا ۱۰ سانتی متر آب بالاتر از PIP در نظر گرفته می­ شود.

(MAP یا Mean airway pressure) فشار متوسط راه­های هوایی

منظور از فشار متوسط راه­های هوایی مقدار متوسط فشار راه هوایی در کل زمان دم و بازدم می باشد. برای بررسی اثرات سوء افزایش فشار راه هوایی استفاده از این معیار بیش از حداکثر فشار راه هوایی ارزش دارد چرا که در این معیار مدت زمان تاثیر فشار نیز در نظر گرفته می­ شود. هر عاملی زمان دم را طولانی کند و یا شروع بازدم را به تاخیر بیاندازد فشار متوسط راه­های هوایی را افزایش خواهد داد. چون استفاده از Flow بالا زمان دم را کم می­ کند بنابر این فشار متوسط راه­های هوایی با Flow بالا، کمتر می شود.

افزایش یا کاهش فشار راههای هوائی (Airway pressure low or high)

کاهش فشار راه­های هوائی هنگامی اتفاق می­افتد که یا بیمار از ونتیلاتور جدا شده(Disconnect) یا نشتی( leak ) در مدار تنفسی وجود داشته باشد که عمده علل آن عبارتند از : کم بودن هوا در کاف لوله تراشه یا تراکئوستومی، پارگی کاف لوله تراشه یا تراکئوستومی، جدا شدن قسمتی از مسیر دم یا بازدم، شل شدن اتصالات بیمار به ونتیلاتور، پارگی یا ترک خوردگی لوله های رابط، نشتی در محل اتصال Humidifier یا نبولایزر یا سنسور درجه حرارت، وجود مشکلات ریوی مانند Bronchopleural air leak که باعث انتقال هوا به داخل فضای جنب می­شود که با مشاهده حبابهای هوا در بطریهای چست تیوپ مشخص می­گردد و تنظیم نادرست محدوده آلارم فشار.

افزایش فشار راه­های هوائی هنگامی اتفاق می­افتد که انسداد در مسیر جریان هوا وجود داشته باشد انسداد به علل مختلفی پیش می­آید که عمده علت­های آن عبارتند از: سرفه کردن بیمار، گاز گرفتن لوله تراشه، عدم هماهنگی بین تنفس­های بیمار و ونتیلاتور، وجود ترشحات در راه­های هوائی، جاگذاری نادرست لوله تراشه، وارد شدن لوله تراشه به برونش راست، گرفتگی ( kink) یا تا شده­گی لوله­های رابط ونتیلاتور به بیمار، گرفتگی فیلترها، اسپاسم برونش، افزایش تعداد تنفس­های بیمار و تغییرات در طرح تنفسی بیمار( به علت هیپوکسمی، ترس و اضطراب بیمار، اختلالات متابولیک یا CNS و غیره)، تلاش بیمار برای حرف­زدن، کاهش ظرفیت ریه­ها مانند پنومونی، ادم ریوی، پنوموتوراکس، تنظیم نادرست PEEP یا حجم جاری، تنظیم نادرستFlow rate ، تنظیم نادرست محدوده آلارم فشار.

نگهداشتن ریه­ ها در حالت دم Hold) (Inspiratory

جهت انجام پروسیجرهای خاص مانند انجام گرافی سینه یا اندازه­گیری مقاومت Resistance و ظرفیت ریه­ها Compliance استفاده می­شود.

نگهداشتن ریه­ ها در حالت بازدم Hold) (Expiratory

جهت انجام اندازه­ گیری­ های خاص مانند اندازه گیری Auto PEEP یا PEEP استفاده می­شود.

مقاومت راههای هوایی (Resistance airway)

مقاومت طبیعی راههای هوایی بین cmH2o/L/sec 4-2 است که تا ۶ متغیر می­باشد. در صورت وجود لوله آندوتراکیال در تراشه مقدار مقاومت به cmH2o/L/sec 6 یا بیشتر و با آمفیزم یا آسم مقاومت راه­های هوایی تا cmH2o/L/sec 18 افزایش می­یابد. در شرایط زیر نیز مقاومت راه­های هوایی افزایش می­ یابد: افزایش ترشحات، ادم مخاط، برونکواسپاسم، آسپیره کردن.

با درمان علت می­ توان افزایش مقاومت راه­های هوایی را جبران نمود مثلا ساکشن کردن راه هوائی، برطرف کردن انسداد و یا دادن یک داروی برونکودیلاتور، تغییر دادن سرعت و یا نحوه جریان گاز نیز می­تواند افزایش فشار راه­های هوایی ناشی از مقاومت راه­های هوایی را تغییر دهد.

ظرفیت (قابلیت اتساع) (Compliance)

کمپلیانس ریه­ها یا قابلیت اتساع و قفسه سینه عبارت است از افزایش حجم ریه­ها به ازای افزایش فشار در داخل آلوئول­ها. سیستم تنفسی هم دارای کمپلیانس دینامیکی (Cdyn) است و هم دارای کمپلیانس استاتیکی(Cs) . برای اندازه گیری کمپلیانس استاتیک(Cs) کمپلیانس ریه و جدار سینه اندازه­گیری می­شود و تقریبا برابر است با ml/1cmH2o.100-70 وقتی کمپلیانس استاتیک کمتر از ml/cmH2o 30-20 است کار تنفسی WOB زیاد است. علل کاهش کمپلیانس استاتیک عبارتند از : محبوس شدن هوا، ادم ریوی، آتلکتازی، سفت شدن بافت ریه، پنومونی، پنوموتوراکس، هموتوراکس، جمع شدن مایع در پلور، تغییر کمپلیانس جدار سینه ( کشش عضلانی Flail chest) ، پنومومدیاستن و اتساع شکم (پریتونیت، آسیت، هرنی، خونریزی داخل شکم ).

HME filter (Heat and moisture Exchange filter) or Hygrobac filter

فیلتری است که با تغلیظ رطوبت ناشی از بازدم بیمار و نگهداری حرارت بازدمی بیمار موجب گرم و مرطوب شدن هوای دمی تحویلی از طرف ونتیلاتور به بیمار میگردد. و از انتقال آلودگی از ونتیلاتور به بیمار و بر عکس جلوگیری می کند.

حساسه جریان (Flow Sensor)

حساسه جریان وظیفه اندازه­گیری حجم­ها و فشارها در طی مدار تنفسی بعهده دارد.

حساسه اکسیژن (O2 Sensor)

حساسه اکسیژن وظیفه اندازه گیری درصد اکسیژن تحویلی به بیمار را بعهده دارد.

IPPV Intermittent positive pressure ventilation تهویه با فشار مثبت متناوب تهویه اجباری متناوب هماهنگ شده با فعالیتهای تنفسی بیمار

SIMV Synchronized Intermittent Mandatory ventilation

خودبخودی (تنفس­های خودبخودی یا ارادی) Spontaneous (spont) تهویه با حداقل حجم دقیقه ای اجباری MMV Mandatory minute volume ventilation

هوای لازم جهت کارکرد ونتیلاتور Air supply

اکسیژن لازم جهت کارکرد ونتیلاتور supply O2

تنفس Respiration

تهویه Ventilation

دم Inspiration

بازدم Expiration

تعداد تنفس در دقیقه Breath Per Minute (bpm)

نارسایی یا خرابی ونتیلاتورInoperative Ventilator or Device Failure or Ventilation Inop

تعداد تنفس­های بیمار F spont

مجموع تعداد تنفس­ های بیمار و تنفس ­های اجباری ونتیلاتور F total

ونتیلاتور هیچگونه جریان دمی را ثبت نمی­ کند 

نظرات کاربران
(0)
هیچ دیدگاهی وجود ندارد
دیدگاه خود را بنویسید
*
*
سبد خرید 0 محصول محصول‌ها (خالی)    

سبد خرید من

هیچ محصولی وجود ندارد

تعیین خواهد شد ارسال
0 تومان مجموع

پرداخت مشاهده

شاخه ها

    خبرنامه

    نماد اعتماد الکترونیکی